میدانید چرا ناپلئون همیشه از کمر بند قرمز استفاده میکرده و این که حکمت کمربند ناپلئون چیست ، این سوال برای خیلیها پیش آمده و جواب آن فقط یک جمله است : از کمربند قرمز استفاده میکرده تا از افتادن شلوارش جلوگیری کند



 

چرا روی آدرس اینترنت به جای یک دبیلیو، سه تا دبیلیو می‌گذارند؟ چون کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کنه

 

www


آخرین دندانی که در دهان دیده می‌شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی

 

چطور می‌شود چهارنفر زیر یک چتر به‌ایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد این کار را انجام دهند

 

اگر سر پرگار گیج برود چه می‌کشد؟ بیضی


 

چرا لک‌لک موقع خواب یک پایش را بالا می‌گیرد؟ چون اگر هر دو را بگیرد، می‌افتد  ههههه

 

چرا دود از دودکش بالا می‌رود؟ چون ظاهرا چاره دیگری ندارد

 

شباهت نون سوخته با آدم غرق شده چیه ؟هر دو تاشونو دیر کشیدن بیرون

 

 

فرق باطری با مرد چیست؟ باطری اقلا یک قطب مثبت داره ولی مرد هیچ چیز مثبتی نداره


 

اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چیست؟ طلاق

 

چه طوری زیر دریایی بعضیها رو غرق می‌کنن؟ یه غواص میره در می‌زنه

 

ناف یعنی چه؟ ناف نمره صفری است که طبیعت به شکم بی‌هنر داده است

 

خط وسط قرص برای چیه؟ برای اینکه اگه با آب نرفت پایین با پیچ‌گوشتی بره

 

اگه یه نقطه آبی روی دیوار دیدید که حرکت می‌کند چیست؟ مورچه‌ای است که شلوارلی پوشیده

 

بعضیها را چگونه برای همیشه می‌شود سر کار گذاشت؟ در دو روی یک کاغذ می‌نویسم: «لطفاً بچرخانید

 

چرا بعضیها همیشه 18تایی به سینما می‌روند؟ برای اینکه برای زیر 18 ممنوع بود

 

چرا بعضیها با دو دستشان دست می‌دهند؟ چون فرق دست راست و چپشونو بلد نیستند

 

چرا فیل از «سوراخ سوزن» رد نمی‌شه؟ برای اینکه ته دمش «گره» داره

 

 

در ترکستان، برای دوشیدن شیر گاو 30 نفر لازمه، یک نفر سر سینه های گاو رو میگیره، 29 نفر گاو رو بالا پایین می کنن

 

 

گرگه بعد از کلی جستجو آی دی شنگول منگول رو گیر میاره، بعد از کلی چت کردن باهاشون قرار می ذاره. وقتی می ره سر قرار می بینه چوپان دروغ گو اومده سر قرار

 

طرف میره خواستگاری. ازش می پرسن چه کاره ای؟ روش نمیشه بگه قصاب، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم.

 

طرف با زنش دعواش شده بود، ‌با هم حرف نمی‌زدند. زن طرف وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای طرف می‌گذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، ‌می‌بینه طرف براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زنیکه ! ساعت شیشه

 

به طرف میگن چند تا بچه داری؟ میگه 2 تا . می‌پرسن: کدومش بزرگتره؟ میگه: خوب اولیش!‌